برندینگ چیست؟
برندینگ یکی از مهمترین عناصر موفقیت در دیجیتال مارکتینگ است. این فرایند شامل ایجاد شناخت برای نام، نماد و علامت تجاری شما میشود. برای اینکه برند شما در بازار رقابتی موفق باشد، باید برای آن تلاش کنید و آن را با هوشمندی طراحی کنید. برای ایجاد یک برند موفق، ابتدا باید به تعریف و مشخصکردن هدف خود بپردازید. این هدف میتواند شامل تمایز از رقبا، ایجاد شناخت در بین مشتریان، ارائه محصولات و خدمات با کیفیت، جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی باشد. سپس باید به طراحی علامت تجاری بپردازید. این علامت شامل نام، نماد، رنگ و فونت برند شما است. باید در این مرحله با دقت و هوشمندی به طراحی علامت تجاری بپردازید تا بتوانید برندی قوی و موثر ایجاد کنید. از آنجایی که برند شما ممکن است در بازار رقابتی با دیگر برندها روبرو شود، باید به ارتقای برند خود بپردازید.
اهمیت برندینگ
میخواهید بدانید چرا برندینگ مهم است؟ دلایل بسیاری دارد. برند شما یکی از مهمترین داراییهایتان است. برند به تجارتتان هویت میبخشد، کاری میکند در ذهن مردم بماند، مصرفکنندهها را به خرید مجدد تشویق میکند، بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند و کاری میکند کارمندانتان حس غرور داشته باشند.
برندینگ یکی از فاکتورهای تصمیمگیری خرید مصرفکنندهها است. بر اساس نظرسنجیای بین المللی که در سال 2015 انجام شد، حدود 60% خریداران از برندهایی خرید میکنند که آنها را میشناسند و 21% آنها محصولی را میخرند، فقط به خاطر اینکه برند محصول را دوست دارند.
برندینگ به کسبوکارتان هویت میدهد؛ و این هویت دامنهای گستردهتر از محصول و خدماتی که ارائه میدهید را شامل میشود. برندینگ چیزی در اختیار مشتری قرار میدهد که با آن ارتباط برقرار کند.
برندیگ سبب میشود در ذهن همگان بمانید؛ مثل چهرهی شرکتتان عمل میکند و سبب میشود که مصرفکنندهها همه جا پیدایتان کنند (مخصوصا در قفسههای شلوغ فروشگاهها، بین یک عالمه جنس مشابه و رنگارنگ دیگر).
برندینگ بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند؛ کمک میکند تبلیغات مؤثر در فروش داشته باشید، شناخته شوید و روی زندگی مردم تأثیر بگذارید.
برندینگ به کارمندانتان حس غرور میدهد. وقتی کسبوکارتان را برندسازی کنید، نه تنها هویتی برای آن ایجاد کردهاید، بلکه محیط کاریای پر آوازه و پرطرفدار ساختهاید. برندینگ قوی، کارمندان قوی جذب میکند.
عوامل اساسی برندینگ
برای این کار میتوانید از تبلیغات و تبلیغات در جایگاه مناسب و به کارگیری استراتژیهای بازاریابی مناسب استفاده کنید. همچنین، باید در مورد خدمات و محصولات خود به مشتریان اطلاعات کافی ارائه دهید. این کار میتواند شامل ایجاد صفحات وب، ارائه اطلاعات در مورد محصولات و خدمات شما و پاسخ به سؤالات مشتریان باشد. در نهایت، برای ایجاد یک برند موفق، باید به مشتریان خود توجه کنید. با ارائه خدمات و محصولات با کیفیت بالا و با ارزش، مشتریان را جذب خود کنید و از رضایت آنها اطمینان حاصل کنید. همچنین، با ارتقای ارتباط با مشتریان و برخورد خوب با آنها، اعتماد وفاداری آنها را به شما جلب کنید. در کنار این موارد، برای ایجاد یک برند موفق باید به مواردی همچون ارتباط با رسانهها، شناخت مشتریان و بازار، تعیین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی و تکیه بر فناوریهای نوین نظیر شبکههای اجتماعی و سایر رسانههای دیجیتالی نیز توجه کنید.
انواع برندینگ
انواع مختلفی از برندسازی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. اما در حالی که همه آنها اهمیت خود را دارند، نمیتوان از همه انواع برندسازی به طور همزمان استفاده کرد. به این دلیل که هر نوع مجموعهای از اهداف و دستورالعمل های خاص خود را دارد.
در واقع شما باید بسته به نیاز و اهدافتان یک استراتژی برندینگ مناسب را انتخاب کنید.
بیایید 8 نوع از معروفترین انواع برندینگ را با هم بررسی کنیم.
1. برندسازی شخصی
همانطور که از نام آن پیداست، این نوع برندینگ به طور خاص با یک شخص مرتبط است. به عنوان مثال، اگر شما یک نویسنده یا طراح هستید، میتوانید برندسازی شخصی را برای وب سایت و پورفولیو خودتان انتخاب کنید.
2. برندسازی خدمات
این نوع برندینگ کاملاً بر خدماتی که یک فرد یا یک شرکت ارائه میدهد متمرکز است. بنابراین اگر تصمیم دارید این برندسازی را دنبال کنید، به یاد داشته باشید، تنها چیزی که اهمیت دارد خدماتی است که به مشتریان خود ارائه می دهید و باید عالی باشد.
3. برندسازی محصول
این استراتژی یکی از رایج ترین انواع برندسازی است که بر اساس محصول شما است. در استراتژی برندینگ محصول شما باید محصولتان را معرفی و برندینگ کنید و نشان دهید که مشکل مشتری خود را خلاقانه و منحصر به فرد حل میکنید.
4. برندسازی فرهنگی (که به برندینگ جغرافیایی نیز شناخته می شود)
برندسازی جغرافیایی یا فرهنگی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد. به این دلیل که هر دو نوع، قراردادهای جغرافیایی یا فرهنگی مخاطبان هدف خود را برای برند تجاری در نظر می گیرند. به دلیل ارتباط جغرافیایی یا فرهنگی توجه مردم را به خود جلب می کند. برندسازی فرهنگی بر جنبه های فرهنگی یک منطقه برای جذب گردشگران و افزایش درآمد ایجاد شده تمرکز دارد.
5. برندسازی خرده فروشی
برندینگ خرده فروشی مربوط به فعالیت فروشگاهها و خرده فروشانی است که محصولات مختلف را تحت نام یک محصول معروف برندی خاص میفروشند. البته برخی از خرده فروشیها فقط محصول برند خودشان را میفروشند. مثال بارز این روش اپل است که در سراسر جهان شعبههای زیادی دارد و فقط محصولات خودش را میفروشد.
6. برندسازی آنلاین
برندسازی آنلاین شامل انواع برندهای مرتبط با فضای آنلاین است. این استراتژی شامل تمام تبلیغات آنلاین، پست ها، طراحی وب سایت، خود وب سایت ها، صفحات فرود، حتی پاسخ های پیامی است که مشتریان دریافت می کنند. مثلا نحوه پاسخ به سوالات مشتریان در فضای آنلاین در زیرمجموعه برندینگ آنلاین قرار میگیرد.
7. برندسازی آفلاین
برندینگ آنلاین و برندینگ آفلاین شباهتهایی به هم دارند، اما کاملا متفاوت اند. برندسازی آفلاین به صورت آفلاین اتفاق میافتد، که شامل همه کانال های آفلاین مانند چاپ بنر یا جلسات حضوری میشود. با این حال، مانند برندسازی آنلاین، برندسازی آفلاین میتواند انواع مختلف برندها را در بر بگیرد.
8. برندسازی شرکت
و در نهایت، آخرین نوع برندینگ یعنی برندسازی شرکتی که بر ظاهر و موفقیت یک تجارت تمرکز دارد. فرض کنید یک شرکت، خودش را به عنوان یک برند لوکس در ذهن مخاطبان خود تثبیت کرده است. در این صورت تمامی محصولاتی که به فروش میرساند گران و مجلل خواهند بود و نوع خاصی از مخاطبان را جذب خواهند کرد. از سوی دیگر، اگر برندی خود را به عنوان یک برند مقرون به صرفه نشان داده باشد، پایگاه مشتریان آن کاملاً متفاوت خواهد بود.
چطور برندسازی کنیم؟ 6 مرحله برای برندینگ موفق
با استفاده از این روش میتوانید برند جدیدی ایجاد کنید و یا برندی که در حال حاضر دارید را مجدد برندسازی کنید. دفتری بردارید تا ایدههایی که در ادامهی این مقاله به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. یادتان باشد که برندینگ، فرایندی پویا است و شاید مجبور شوید در این پروسه، برخی از مراحل را تکرار و ایدههای جدیدی به آن اضافه کنید.
1. مخاطب هدف را مشخص کنید.
برندینگ با هدف آگاهی، شناخت، اعتماد و کسب درآمد انجام میشود. قبلاً هم در این مورد صحبت کردهایم. اما بیایید یک قدم عقب برویم و منشأ اینها را بررسی کنیم: مصرفکننده. و نه فقط هر مصرفکنندهای، منظورمان مشتریان هدف شما هستند. اگر برندتان به دل مخاطب ننشیند، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد نمیرسید.
قبل از آنکه چیزی روی کاغذ بنویسید (و یا از ابزارهای یادداشت برداری دیجیتال استفاده کنید)، باید بدانید برای چه کسی برندسازی میکنید. محصولتان به کار چه کسانی میآید؟ مشتریهای ایدهآل شما چه کسانی هستند؟ اصلاً چرا کسبوکارتان را ایجاد کردهاید؟
هر چیزی که در مورد بازار هدف (target market) و پرسونای خریدار (buyer persona) یاد بگیرید، روی تصمیمات برندینگ تأثیرگذار است، پس این کار را اولین اولویت خود قرار دهید.
2. هدف و مأموریت خود را دقیق مشخص کنید.
چرا این کسبوکار را ایجاد کردید؟ جواب این سؤال کمک میکند تا هدف، مأموریت و انگیزهی تجارتتان را مشخص کنید.
قبل از آنکه بتوانید برندی بسازید که مخاطبان بشناسند، بخواهند و به آن اعتماد کنند، باید لیست چیزهایی را که میتوانید در اختیار مشتری قرار دهید، به مخاطب منتقل کنید. هر بخشی از برند (لوگو، شعار، تصاویر، صدا و شخصیت) باید این هدف و بینش را منعکس کند. مأموریت و هدف برند، عنصر سازندهی مانیفست برند (brand manifesto) است و نشان میدهد چرا موسسه شما وجود دارد و چرا مردم باید به برندتان توجه کنند.
3. ارزشها، ویژگیها و مزایا را مشخص کنید.
احتمالاً کسبوکارهای بسیاری مانند شما وجود دارند. تمرکز روی رقبا آسان است، اما حالا وقت آن نیست. اکنون زمانی است که باید روی خودتان متمرکز شوید.
شما چه دارید که دیگران ندارند و (از لحاظ قانونی) نمیتوانند از آن تقلید کنند؟ برندتان
به همین دلیل است که باید مطمئن شوید برندتان را از عناصری الهام گرفتهاید و الگوسازی کردهاید که تماما مال خودتان باشند: ارزشها، مزایا، ویژگیهایی که کسبوکارتان را خاص میکند. زمان بگذارید و لیستی از نکاتی که شما را از دیگران متمایز میکنند، بنویسید. در مورد ویژگیهای محصول (مثل ظاهر، اجزای تشکیلدهنده، تواناییها) صحبت نمیکنیم؛ بنویسید چطور محصول یا خدمات شما زندگی مردم را بهتر میکند و باعث موفقیتشان میشود.
4. داراییهای بصری (visual asset) خاص خودتان را بسازید.
تا اینجای کار باید مخاطب هدف، بیانیه اهداف و آرمانها و ویژگیهای خاص کسبوکارتان را پیدا کرده باشید. اگر مطمئن هستید که تا این مرحله جلو آمدهاید، وقت آن است که به بخشهای مهیجتر برندینگ بپردازیم: طراحی بصری.
منظورمان لوگوی، طیف رنگی، تایپوگرافی (فونتها)، آیکون گرافی و سایر اجزای تصویری است. برای ساخت این المانها، دستورالعمل خاصی ایجاد کنید.
نکته: طراحیهای گرافیکی و تخصصی در عین جذابیت، میتوانند سخت باشند. اگر میتوانید از یک متخصص برای طراحی لوگو و هویت برند کمک بگیرید و یا قبل از شروع, چند نمونه طراحی مفید را بررسی کنید.
5. صدای برند (brand voice) را پیدا کنید.
حالا وقت آن است که روی بخش سمعی برندتان تمرکز کنید. اگر کسی با شما مکالمهای داشته باشد، و یا پیامی بفرستد، چگونه شنیده میشوید؟ نحوهی ارتباطتان با بازار هدف هم بخشی از برندسازی در نظر گرفته میشود. باید صدایی انتخاب کنید که مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ در غیر این صورت، توجهی به شما نمیکنند. (اگر لازم است به بخش شماره 1 برگردید تا دوباره مخاطبانتان را بررسی کنید).
همهی محتواهایی که مینویسید باید لحنی یکسان داشته باشند، از کمپینهای تبلیغاتی و کپشن های فضای مجازی گرفته تا پستهای وبلاگی و داستان برند. اینگونه مخاطب فرصت پیدا میکند تا با برند آشنا شده و صدایتان را تشخیص دهد. صدایی شاد و جذاب داشته باشید تا مشتریان برای دریافت متنهای جدیدتان لحظهشماری کنند.
6. موتور برندینگ را روشن کنید.
برندتان فقط زمانی کار میکند که شما کار کنید. وقتی کار طراحی و ساخت برند تمام شد، آن را در تمام جنبههای کسبوکارتان وارد کنید. مطمئن شوید که مشتری هر جا را نگاه کند، آن را میبیند. این هم چند نکته مفید برای وارد کردن برند در تجارتتان:
وب سایت
لوگو، طیف رنگی و تایپوگرافی برند را در وب سایت اعمال کنید. فقط از چیزهایی استفاده کنید که در دستورالعمل برندینگتان بگنجند. وب سایت یکی از مهمترین بخشهای هویت برند است و اگر برند را منعکس نکنید، تجربهای ناخوشایند را برای مشتری ایجاد کردهاید. به لینکها، فراخوان عمل (call to action) و توضیح محصولات هم دقت کنید تا با صدای برند همخوانی داشته باشند.
شبکههای اجتماعی
عکس پروفایل، عکسهای پسزمینه و تصاویری که به اشتراک میگذارید هم باید برند را منعکس کنند. میتوانید لوگو و عکس پروفایلتان را هم روی عکسها بگذارید تا مشتریان راحتتر شما را تشخیص دهند. همانطور که در بخش وبسایت هم گفتیم، مطمئن شوید همهچیز با صدای برند همخوانی داشته باشد.
بستهبندی
اگر محصولات فیزیکی عرضه میکنید، محصولاتتان ملموسترین عنصر ارتباط مشتری با برند هستند. به همین دلیل است که بستهبندی محصولات (طراحی، رنگ، سایز و حس) باید منعکسکنندهی برندینگ جدید باشد.
تبلیغات
از آنجا که تبلیغات (چه چاپی و چه دیجیتال) به منظور گسترش شناخت و آگاهی مخاطبان از برند صورت میگیرد، مهمترین نکته این است که تبلیغات منعکسکنندهی برندینگ باشند. در حقیقت برندینگ باید به گونهای باشد که پروسهی ساخت و تولید تبلیغات را آسانتر کند. با داشتن دستورالعمل برندینگ میدانید تبلیغاتتان چطور باید باشند و چه چیزهایی را باید شامل شوند.
خدمات فروش و مشتریان
قدرت برند، همان انسان هایی هستند که در پشتصحنهی آن فعالیت میکنند. و اگر کارمندان شما موتور برندینگ را روشن نکنند، کاری از پیش نمیبرید. به علاوه برند چیزی فراتر از بازاریابی است. دستورالعمل برندینگ را در اختیار کارمندان بخش فروش و خدمات مشتریان بگذارید و نحوهی استفاده از آن را (مخصوصاً وقتی مستقیماً با مشتری در تماس هستند) آموزش دهید. کارمندانتان را تشویق کنید که در حین ارائه نمونهی محصول برندینگ شده و یا پاسخ به سؤالات خدمات مشتریان، از لوگو، شعار تبلیغاتی، تصویر و صدای برند استفاده کنند.
سخن آخر
در نهایت، برای ایجاد یک برند موفق، باید با هوشمندی و استفاده از روشهای مناسب در هر یک از مراحل، برند خود را توسعه داده و آن را به یک برند موفق تبدیل کنید. با توجه به اهمیت برندینگ در بازاریابی، بهتر است برای آن وقت و هزینه کافی را اختصاص دهید تا بتوانید بهترین نتیجه را در بازار رقابتی کسب کنید